فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Hands Down
ˈhændzˈdaʊn
hændzdaʊn
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
adverb
idiom
بدون شک، قطعاً
She is hands down the best singer in the competition.
بدون شک او بهترین خواننده‌ی این مسابقه است.
Hands down, he is the most talented artist in our class.
قطعاً او با استعدادترین هنرمند کلاس ما است.
adverb
به آسانی، بدون کوشش، به سهولت، مثل آب خوردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He can beat his opponent hands down.
او می‌تواند مثل آب خوردن حریف خود را بزند.
She solved the puzzle hands down, demonstrating her intelligence.
او به آسانی پازل را حل کرد و هوش خود را نشان داد.
مترادف و متضاد hands down
-
adverb with no difficultySynonyms:easily effortlessly in a walk with both eyes closed with one hand tied behind one's back going away
Idioms
به‌آسانی پیروز شدن، بدون هیچ زحمتی موفق شدن، مثل آب خوردن برنده شدن، سه‌هیچ زدن
ارجاع به لغت hands down
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «hands down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hands-down
لغات نزدیک hands down
- - handpick
- - handrail
- - hands down
- - hands off!
- - hands up!